سفرنامههای شگفت
جمعیت ایرانگردی و جهانگردی فانوس در شامگاه سهشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ میزبان آرش نورآقایی، مدیرمسئول فصلنامهی میراث و گردشگری گیلگمش بود تا در چهارمین کارگاه گردشگری ادبی این مجموعه از «سفرنامههای شگفت» بگوید.
او در ابتدای نشست به محتوای سفرنامه و ژانرهای مختلف آن اشاره کرد و جذابیت بسیاری از سفرنامههای نیمهشناخته شده را یادآور شد؛ چه آنها که تاکنون ترجمه نشده و چه آنها که مجال انتشار نیافتهاند.
نورآقایی ضمن تأکید بر لزوم تکمیل این تحقیق، توجه به دورهی تاریخی سفرنگاری و وقایع و باورهای جوامع مقصد را مورد توجه قرار داد.
او از دلایل سفر مردمان در طول تاریخ، اعم از مهاجرت سرزمینی، جنگ، مذاکره برای صلح، زیارت، ترویج دین یا مذهب، اکتشاف و تحقیق، ورزش همچون بازیهای باستانی المپیک و پر کردن اوقات فراغت تا حد سفر به کرهی ماه گفت و نمونههای از هر یک را تشریح کرد.
نورآقایی اذعان داشت که علیرغم وجود سفرنامههایی از خاور دور بهویژه چین و خاور میانه، بیشترین سفرنامهها مربوط به اروپاست. این سفرنگاریها از قرون وسطی و رنسانس شامل سفرنامهها اکتشافی، تحقیقاتی، استثمارگرایانه و جاسوسی بوده و بعدها ژانر ادبی هم به تبع مدرنیزاسیون در نوشتار سفرنامهها شکل میگیرد.
ایشان در ادامه به کتاب «نگاهی به سفر در ایران» اثر مریم ناوی و اهمیت مطالعهی تاریخ سفر پرداخت؛ به سفرنامهی دیجیتال و امروزی توجه داد؛ برگزاری جشنوارهی سفرنگاری ناصرخسرو را یادآور شد و سفر را حدفاصل بین خیال (رؤیا) تا خاطره دانست.
وی نوعی از سیاحتنویسی و سفرنامهنویسی با عنوان منزلنویسی را یادآوری کرد و از منزلنویسی معینالسلطان نام برد که در قالب روزنامهنویسی نیز گنجانده شده است.
نورآقایی همچنین از سفارتنامهنویسی یاد کرد که از انواع متداول در دورهی اوج قدرت عثمانی به شمار میرود.
از نگاه نورآقایی، همانطور که سفر هم همچون پدیدههای دیگری که در عمق تاریخ شکل گرفتهاند، با اسطوره و افسانه در ارتباط است، سفرنامهنویسی هم گاه با اسطوره و افسانه عجین شده است. او از کمدی الهی دانته به عنوان سفری با راهنمای عشق: بئاتریس و راهنمای عقل: ویرژیل نام برد، ارداویرافنامه را حاصل خیال روحانی مقدس زرتشتی خواند و سفرهای رؤیایی گالیور را یادآور شد.
مدیرمسئول فصلنامهی گیلگمش همچنین به عجایبنامهها و هجونامههای (طنزنامه) و حماسهسراییهای ایران توجه داد؛ از ایلیاد و ادیسه، شاهنامه و مسافرانش چون رستم (به عنوان نمونههایی از سفرهای داستانی) یاد کرد و چرایی جذابیتها و مطلوبیتهای سفرنامهها را به شرح ادامه برشمرد:
• دلتنگی و نوستالژی ایجاد میکنند.
• اجازهی کشف میدهند.
• سفر به مثابهی آزادی و سفرنامهنویسی بهگونهای ارج نهادن آزادی است.
• سفرنامهنویسی نوعی شناخت و معرفت ایجاد میکند.
او خاطرنشان کرد که سفر یک حق و یک مسئولیت شناخته شده است. از زنان سفرنامهنویس در داخل و خارج از ایران سخن به میان آورد و از سفرنویسانی با لباس مبدل گفت؛ همانها که به قصد جاسوسی گاه مدتی طولانی در این خاک زندگی کردند. معرفی کتاب «سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه» و «گذر از ایران با لباس مبدل و یادداشتهای شورش هندوستان» از جمله موارد منضم به این بخش بود.
نورآقایی همچنین از سفرنویسانی چون برادران شرلی، مارکوپولو و سُفرایی یاد کرد که در سفر به ایران همراهانی داشتند. همچنین به جاسوسان اعزامی از طرف کمپانی هند شرقی اشاره کرد که از دیگر مسافران ایران هستند که گاه تجارب خود را نگاشتهاند.
منزلنویسی تلگرافچی فرنگی، خاطرات یک سال ادوارد براون در میان ایرانیان و شرح سفر میرزا حسن خان شیرازی در «حاج بابای اصفهانی» اثر جیمز موریه از دیگر نمونههایی بودند که در ادامهی سخنرانی معرفی شدند.
مدیرمسئول فصلنامهی گیلگمش، سفرنامهی گیلگمش را نخستین سفرنامه خواند؛
از سفرنامهی ونومان در سال ۱۱۳۰ ق. م. – مصر به لبنان- به منظور فراهم کردن چوب سدر برای ساختن معبد گفت؛ تاریخنگاری و جغرافینگاشتهای پیش از میلاد را یادآوری کرد؛ از هوراس شاعر رومی و سفرش از رم به براندیزیوم در سال ۳۵ ق. م. و سفرنامهاش در «ساتیر» تعریف کرد؛ سفرنامهی خیالی و طنز لوسین سوری -در امپراتوری روم- را به کرهی ماه در سال ۱۶۰ پس از میلاد معرفی کرد و سفر زیارتی خانم اجریا Egeria را در سال ۳۸۰ پس از میلاد به اورشلیم ذکر کرد.
نورآقایی بار دیگر سفرنامههای نوشته شده در شرق را همچون سفرنامهی ناصرخسرو و «تحقیق مال الهند …» از ابوریحان بیرونی یادآوری کرد.
«راهنمای زائران» اثر سر جان مندویل در سال ۱۳۵۶، «زیارت سرزمین مقدس» اثر برنهارد فون برندنباخ در سال ۱۴۸۶، «جهتیابی اصلی» اثر ریچارد هَکلُویت در ۱۵۸۰ میلادی سفرنامههای شگفت دیگری بودند که مورد توجه قرار گرفتند.
سفرنامههای منظوم (یوچی) و منثور (ییچی) از کشور چین نیز به حضار معرفی شدند.
سفرهای تحقیقاتی چون سفر ماژلان و کریستف کلمب و نخستین سفرنگاریهای انگلیسیها از دور دنیا واپسین موضوعات این بخش از نشست بود.
آرش نورآقایی شروع ژانر ادبی در سفرنامهنویسی را مصادف با سال ۱۶۱۱ میلادی با کتاب «ناپختگیهای کوریات» دانست. او دو امر مهم را متأثر از کتاب «دربارهی سفر» سر فرانسیس بیکن در ۱۶۲۵ ،میلادی خواند؛ نخست تشویق به درج خاطرات سفر و دیگری تلاش برای یادگیری زبان مقصد.
به گفتهی ایشان گرچه سفرنامهی خانم الیزابت جاستیس تنها سفرنامهی نوشته شده توسط یک زن بود در سال ۱۷۳۹ میلادی منتشر شده بود؛ اما در فاصلهی سالهای ۱۷۶۳ تا ۱۸۰۰ میلادی، ۲۰ زن خاطرات سفر خود را منتشر کردند. اولین کتاب راهنمای سفر در دههی ۱۸۳۰ چاپ شد و اولین زائر کوله بهدوش هم در همین ایام سفر خود را آغاز کرد.
در ادامه، کتاب «رابینسون کروزوئه» به عنوان یکی از اولین رمانهایی که متأثر از ترویج سفر در آن دوران، نگاشته شده است، معرفی شد.
نورآقایی از انگیزهی غرب برای شناخت مشرقزمین گفت و در این میان از نگاه آنها به خاورمیانه یاد کرد: «خاورمیانه جایی است برای نمایشهای عاشقانه».
شرح چرایی ظهور سندروم مقاصدی چون فلورانس در سال ۱۸۳۸ میلادی با کتاب «خاطرات یک جهانگرد» استاندال موضوع بعدی بخش دوم این نشست بود.
نورآقایی، چارلز دیکنز و مارک تواین را هم تحت تأثیر سفرنامهنویسی دورهی ویکتوریایی معرفی کرد.
وی در ادامه از نقش قطار در ایجاد جنبش فرهنگی ناشی از جابجاییهای گردشگران صحبت کرد و اهمیت آن را در توسعهی سفرنامههای ادبی و ژورنالیستی یادآور شد.
او در این بخش به فیلم «نیمهشب در پاریس» از وودی آلن اشاره کرد.
نورآقایی از یاد فیلسوفان مخالف سفر غافل نماند.
بخش دوم با معرفی خاطرات مروجین مذهبی و دینی ادامه یافت. چه آنها که همانند رافائل دومان، کشیش فرانسوی از فرقهی کاپوچین، ۵۰ سال در اصفهان سکنی داشتند و مبلغ مسیحیت بودند، چه آنها که نظیر پدر آنتونیو (علی قلی بیک)، در ایران «جدیدالاسلام» شدند یا امثال عروج بیک بیات (ملقب به دون ژوان ایرانی) زندگی را در غرب را به بازگشت به ایران ترجیح دادند و همانجا هم درگذشتند.
اشاراتی هم به ماکسیم سیرو، همکار آندره گدار، صاحب کتاب «کاروانسراهای ایران» و مورگان شوستر مولف کتاب «اختناق در ایران» شد که در ذهن ایرانیان ماندگار شدهاند.
توجه به جاسوسان غربی از دورهی تیموری تا جنگ جهانی دوم همچون موسیو واسموس در این نشست از نظر دور نماندند.
سفرنامهی احسان نوروزی بر اساس «سفرنامهی حاج سیاح»، و «سفرنامهی حاجی مهندس» از علی حصوری از دیگر مواردی بودند که نام برده شدند. «سفر برگذشتنی» تألیف محمدرضا توکلی صابری نیز که در هزارهی ناصرخسرو در مسیر او سفر کرده است نیز اشاره شد.
نوآقایی همچنین بیان کرد که در قدیمیترین، مشهورترین و حجیمترین سفرنامههای دنیا از ایران یاد شده است.
سفرنامهی پژوهشی سرهنگ لافتوس، نخستین کاوشگر شوش و خاطرات بیانچینی، طبیب دوران ناصری از دیگر مواردی بودند که از آنها یاد شد
سه سفرنامه نیز از زنان قاجاری با عناوین «چادر کردیم رفتیم تماشا»، «سه روز به آخر دریا» و «خانم فردا کوچ است» به حضار معرفی شدند.
نورآقایی کتاب «از بیستون تا زردکوه بختیاری» نوشتهی خانم ایزابلا لوسیبرد را معرفی کرد؛ او که اولین زن شاغل در National Geography است. گرترود بل ملقب به «مادر عراق» مأمور مخفی بریتانیایی و عاشق حافظ، باستانشناس و سفرنامهنویس زن دیگری است که در این نشست از او یاد شد. از الا مایار، همسفر آنه ماری شوارتسنباخ با سفزنامهی «مسیر مرگبار» یاد شد؛ او که در ری، همدان و تخت جمشید هم کاوش کردهاست. «مسافر تهران» از ویتا سکویل وست، دوست صمیمی ویرجینیا وولف، «زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنها» از کلارا رایس، «سفیر زیبا» {ماری پوتی}، «سفری به دیار الموت، لرستان و ایلام» از فریا استارک، «فرزندان درباری ایران» از ویلفرید اسپاروی و «سراسر ایران بر پشت اسب» از الا سایکس نمونههای دیگری از سفرنگاری زنان در سفر به ایران بودند که در این جلسه مورد توجه قرار گرفتند.
نورآقایی ضمن معرفی کتاب «چگونه سفرنامهنویس شویم» با قدردانی از حضور مخاطبین به این نشست پایان داد.