کتابها و آدمها (۲)؛ زیر گنبد هفترنگِ «هشت بهشت» اثر امیرخسرو دهلوی
قسمت دوم از مجموعه «کتابها و آدمها» شامگاه شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ با موضوع «هشت بهشت»، اثر امیرخسرو دهلوی، توسط آرش نورآقائی در شبکه مجازی اینستاگرام روایت شد.
معرفی اجمالی بخشهای مختلف خمسه امیرخسرو دهلوی و شرح تأثیر ان از «خمسه نظامی» در بخش آغازین این گفتار انجام شد.
آرش نورآقائی «هشت بهشت» و «هفت پیکر» را در بهکارگیری تکنیک داستانسرایی منظوم، متناظر دانست و روایتهای تو در توی هر دو را متأثر از «هزار و یک شب» خواند که خود برگرفته از «هزار افسان» به شمار میرود.
او «هزار افسان کجاست؟» نوشته بهرام بیضائی را برای شناخت بهتر «هزار و یک شب» به مخاطبین پیشنهاد داد.
ایشان «هزارتوهای بورخس» نوشته خورخه لوئیس بورخس را گرتهبرداری پستمدرن از این کتاب دانست و اعلام کرد که اومبرتو اکو در «گل سرخ» به بورخس ادای دین کردهاست.
نورآقائی در ادامه به «درسگفتارهای ادبیات جهان (از حماسه گیلگمش تا هزارتوی بورخس) اشاره کرد که در آن نیز ارزشمندترین روایتهای تو در تو، «هزار و یک شب» معرفی شدهاست.
«تفسیر مایکل بری بر هفت پیکر نظامی» کتاب دیگری بود که در ادامه مورد توجه قرار گرفت. مایکل بری از شیفتگان نظامی گنجوی به شمار رفته و بر این باور است که درک نگارگری ایرانی جز با فهم «هفت پیکر» ممکن نیست
از دیگر «آدمها»ی تأثیرپذیرفته از «هفت پیکر» در این گفتار به «دانته» اشاره شد.
«هفت منظر» نوشته هاتفی هراتی و «هفت اورنگ» جامی از دیگر آثار متأثر از هفت پیکر معرفی شدند.
آرش نورآقائی هفت ساحت یا جایگاه در «هفت پیکر» را همانند هفت خوان رستم/ اسفندیار و هفت شهر عشق عطار خواند.
معرفی مشخصات هفت گنبد در «هفت پیکر» برای سیر بهرام از سیاهی به سپیدی طی روزهای هفته، رنگ گنبد، شهزاده و سیاره ذیربط در بخش بعدی مورد واکاوی قرار گرفت.
تشریح هفت اقلیم در ادبیات ایران باستان، هفت گنبد در کاخ ورسای، معرفی «هفت حصار» نوشته خواجه عبدالله انصاری، «هفت اختر» نوشته عبدیبیگ نویدی شیرازی و «معجمالبلدان» نوشته یاقوت حموی در ادامه انجام شدند.
آرش نورآقائی همچنین به مقدمه «شاهنامه ابومنصوری» و «نزهتالقلوب» حمدالله مستوفی، درج واژه معادل هَپتَ بومی در گاتاهای زرتشتیان، سَبتَ دویپا در کتب برهمنان هندو و بنای یونانی هرمس در خصوص هفت اقلیم اشاره کرد.
هفت طبقه بودن زیگوراتها از جمله (زیگورات احتمالی) آرامگاه کورش، تیسفون یا ایوان مدائن (هفت شهر) و باغهای معلق بابل از دیگر موارد مطرحشده در این بخش بودند.
پس از این معرفی در باب «هفت پیکر» و تأثیرات آن، نوبت به روایت داستان جذاب و موضوع این بخش از «هشت کتاب» رسید.
نورآقائی با روایت داستان «شتر گمشده» یا «سه شاهزاده سرندیپ» ، دانایی و هوشیاری و راز نشانهها را یادآور شد. او در این بخش به روایتی مشابه در کتاب فارسی کلاس چهارم هم اشاره کرد.
او از تأثیر این داستان «هشت بهشت» بر «سرنوشت (Zadig)» نوشته ولتر و «تَلمود (تورات شفاهی)» یهودیان نیز یاد کرد.
آنچه بیش از پیش این گفتار را جذاب ساخت، نُمود تکاملیافته این داستان در شرح داستانهای کارآگاهی (detective fiction) و روش علمی (scientific method) بود.
نسخه خارجی حکایت نورالدین در «هزار و یک شب» تحت عنوان «Three Apple» نمونه داستان کارآگاهی مذکور است.
نورآقائی در ادامه با معرفی سه بخش تحقیق، مشاهده دقیق و شک و تردیدِ بهجا به تشریح مراحل اصلی رویکرد روش علمی از استقرا تا ارائه تئوری پرداخت و در این میان روایت «سه شاهزاده سرندیپ» را یادآور شد.
او راز نشانهها را در روایتی از این داستان از کریستوفر ارمنی به زبان ایتالیایی (منتشر شده توسط مایکل ترامزینو) نقل کرد و به استفاده از عبارت سرندیپ برای اولین بار در این کتاب توجه داد.
این روایت با شرح روایتی دیگر از وجود یک نامه جذابتر شد.
نامهای از سوی هورس والپل، نویسنده انگلیسی به دوستش هورس مان، دیپلمات فلورانسی در پی «کشف تصادفی» آنچه به سبب یک هدیه رخ داد.
نورآقائی در این روایت از خرید پرتره نقاشی از بانو بیانکا کاپلو همسر فرانچسکا مدیچی و انتخاب نشان خانوادگی زنبق سخن گفت که هم در زمان ازدواج از سوی مدیچی به کاپلو هدیه شده بود و هم در انتخاب این قاب هدیه برای هورس والپل انتخاب شد.
این پرتره را هورس مان به خاطر عشق هورس والپل به بانو بیانکا کاپلو تهیه کردهبود.
هورس مان نیز این اتفاق را یک سرندیپیتی (کشف تصادفی) نامید؛ همان واژهای که خود اولین بار در کتاب «سه شاهزاده سرندیپ» از مایکل ترامزینو خوانده بود.
نورآقائی در ادامه به ریشهشناسی کلمه سرندیپ اشاره کرد و این عبارت را از ریشه سانسکریت و به معنای مکانی برای شیرها با اشاره به سیلان (سریلانکا) معرفی کرد.
وی در بخش پایانی این گفتمان مروری داشت بر مطالعات آقای رابرت مرتون، جامعهشناس علم از دانشگاه هاروارد که بر روی معیارهای رفتاری دانشمندان مطالعه میکرد و بر یافتههای تصادفی (بختیافت) نظیر کشف قاره آمریکا تأکید داشت. طرح روی جلد کتاب The travels and adventures of serendipity از ایشان، نقش همان سه شاهزاده سرندیپ در «هشت بهشت» است.
بسیار عالی بود
سپاسگزار این روزهای قرنطینه هستیم.به ما فرصتی داد تا بیشتر با شما آشنا بشیم و مطالبی که طی ماهها و سالها تلاش و مطالعه بدست آوردید رو نوش جان کنیم
سپاس از محبت بی دریغ تیم گیل گمش 🌹🌹
سلام و سپاس از توجه شما.
بسیار عالی👌🏻