نسیم محمدی
کیست که نداند آفتاب ظهر اول تیرماه آن هم در کاشان چگونه نفس را میگیرد؟ اما شوق دیدن خانهای که دختری با چشمان آبی و شال سرخ همین تازگیها در آن ساکن شده بود، گرما را از یادمان برد. دخترک نشسته بود پشت یک حوض آبی و به ما خیره شده بود. با خودم فکر میکردم این دختر بی آنکه خود بداند، دنیا را دور زده! از افغانستان به آمریکا رفته و از آنجا روی جلد مجله «نشنال جئوگرافی» به گوشه و کنار دنیا؛ حالا اینجا در ایران است. باعث و بانی این سفر دور و دراز اما عکاسی است که دکمه شاتر را در بهترین زمان و بهترین مکان فشار داد: «استیو مککوری»!
خانهای به سبک و سیاق خانههای قدیم کاشان، اما سادهتر. رنگ سفید قالب بود و نردهها با رنگ طوسی تیره سفیدی مطلق را در هم میشکست. یک درخت پربار انجیر هم بر دامن حیاط افتاده بود. همه اینها را بگذارید در کنار ۲۴۰ تابلو از عکسهای استیو مککوری که در اتاقهای خانه به دیوار آویخته شده بود. عکسهایی که همگی حاصل سفر استیو به گوشه و کنار دنیا به خصوص آسیا بودند. از هند گرفته تا افغانستان و حتی آمریکای لاتین. عکسی نبود که رنگ و بویی از «انسان» در خود نداشته باشد.
برای مطالعهٔ ادامهٔ این مطلب به دهمین شماره از فصلنامهٔ فارسی گیلگمش مراجعه کنید.