اخبار

معرفی کتاب «۱+۱۰۰ روایت از اسکلت‌های محوطه‌های باستانی فلات ایران» در برنامهٔ رادیویی کتاب فرهنگ

برنامهٔ «کتاب فرهنگ» از شبکهٔ رادیو فرهنگ در شامگاه چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ میزبان مهرنوش زاده‌دباغ، پژوهشگر باستان‌شناسی‌ و آرش نورآقایی، مدیرمسئول نشر نوسده بود تا به شرح محتوای کتاب ۱+۱۰۰ روایت از اسکلت‌های محوطه‌های باستانی فلات ایران بپردازند.

دباغ و نورآقایی در مقدمهٔ این گفتگو ضمن تسلیت به مناسبت فاجعهٔ انفجار اسکلهٔ بندر شهید رجایی (بندرعباس)، روز ملی خلیج فارس را گرامی داشتند.
در بخش نخست این برنامه، مدیرمسئول نشر نوسده از متمایز بودن محتوای متنی و تصویری این کتاب گفت. ایشان به لزوم آموزش جامعه در حوزهٔ میراث در انواع مختلف آن توجه داد و گسترهٔ دانش باستان‌شناسی محوطه‌های باستانی را در کشور، بسیار محدود اظهار کرد. نورآقایی کمبود جاذبه‌های محیطی را از جمله عوامل مؤثر در عدم به اشتراک‌گذاری تجربهٔ بازدید از آنها خواند. ایشان این نسخه از مجموعهٔ «ایران۱۰۰۱» را نیز حاوی اطلاعات ارزشمندی دانست که گاه قدمت یافته‌های آنها قابل تأمل است.
او تأکید کرد که این کتاب برای مطالعهٔ عموم مخاطبین مناسب است و با هدف شناخت اهمیت باستان‌شناسی، مقدمات استخوان باستان‌شناسی و حفاظت از میراث ملی کشور تدوین شده‌است. نورآقایی باستان‌شناسان را جراحان صبورِ محوطه‌های باستان‌شناسی نامید. نورآقایی در ادامه از سابقهٔ آشنایی خود با دباغ (نویسندهٔ کتاب) در پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و تجربهٔ ارزشمند ایشان و همکارانشان در مهیا کردن موزهٔ هفت تپه تعریف کرد.
بخش دوم این برنامه به چیستی و چگونگی تهیهٔ این محتوا اختصاص یافت.

مهرنوش زاده‌دباغ از جزییات اطلاعات مربوط به استخوان باستان‌شناسی گفت؛ قدمت مورد توجه در مطالعهٔ محوطه‌های باستانی را از ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ سال تعریف کرد و یادآور شد که اسکلت‌ها تنها حداکثر چند ده سال را در این بازه زیسته‌اند. او از هدف غایی این علم برای کشف دغدغه‌های جوامع انسانی (همچون فلات ایران) در دوره‌های مختلف برای بقا و انعطاف‌پذیری با زیست‌بوم خود یاد کرد.
نویسندهٔ کتاب ۱+۱۰۰ روایت از اسکلت‌های محوطه‌های باستانی فلات ایران، قدمت نخستین روایت این کتاب را دورهٔ پارینه‌سنگی قدیم اعلام کرد؛ دورهٔ زیست خرس خفته در غار دربند رشی که تا پیش از کاوش‌های انجام شده در این محوطه، گمان می‌رفت فقط در اروپا زندگی کرده‌است؛ گونه‌ای متفاوت با خرس قهوه‌ای و خرس سیاه کنونی که منقرض شده است. دباغ افزود گرچه بقایای استخوانی از انسانهایی که همزمان با این خرس می‌زیسته‌اند در دست نیست به نظر می‌رسد مرگ او طی خواب زمستانی و حدود ۴۰۰ هزار سال پیش رخ داده‌است.
این پژوهشگر باستان‌شناسی متأخرترین دوره در ۱۰۱ روایت موردنظر را به اواخر دورهٔ قاجار نسبت داد؛ کوچ‌نشینانی که به هرمزگان کوچ می‌کردند و به نظر می‌رسد با تجلیات زندگی مدرن آشنا می‌شدند.
دباغ در پاسخ به پرسش ناشر در مورد چرایی تهیهٔ این محتوا گفت که از یک سو لازم دانسته با شرح روایتهای ساده و جذاب از نتایج باستان‌شناسی، علاقهٔ عموم مردم را به این علم بیشتر و آنها را با مختصری از فرآیند کاوش آشنا کند. از سوی دیگر او تأکید داشت که لازم است جامعه از حجم بالای اطلاعات برداشتی از یافته‌های باارزش باستان‌شناسی آگاه و تا حدی از شیوه‌های تفسیر داده‌ها مطلع باشد.
مهرنوش دباغ اشاره کرد که امروزه دیگر رسالت باستان‌شناسان پیدا کردن اشیا برای انباشتن در ویترین موزه‌ها نیست بلکه آنها دنبال کشف مؤلفه‌هایی از سبک زندگی هستند. وی یادآور شد در این کتاب هم در کنار هر روایت، طی یک بند، اطلاعات باستان‌شناسی ارائه شده تا نشان داده شود که چه چیز کشف شده و از آن چه تفسیری صورت پذیرفته‌است.
نورآقایی، کارشناس-مجری این برنامه از روش‌های تاریخ‌نگاری پرسید و دباغ ضمن اشاره به اهمیت تاریخ‌نگاری چنین افزود که استخوان منشأ اطلاعات بسیار است و بخشی‌ از این اطلاعات با تاریخ‌نگاری (Dating) مشخص می‌شود. او ادامه داد که استخوانها مخصوصاً دندان با توجه به نیمهٔ عمر عناصر مختلف آن (علی‌الخصوص در بافت کلاژن) اطلاعات نسبتاً دقیقی می‌دهند. دباغ هم‌چنین به روش کربن۱۴ برای شناسایی مشخصات دانه‌ها اشاره کرد.
نویسندۀ کتاب موردنظر اهمیت لایه‌نگاری را برای تعیین گاهنگاری تاریخی یافته‌ها خاطرنشان کرد. به گفتهٔ ایشان خطای تقریبی تاریخ‌نگاری را با توجه به دقت آزمایشگاه و روش به‌کار گرفته شده، میتوان کاهش داد.

نورآقایی در بخش سوم از چگونگی و چالش‌های آفرینش مطالب این کتاب جویا شد. دباغ ابتدا به بازسازی تصاویر معرف سبک زندگی اهالی فلات ایران به کمک هوش مصنوعی به عنوان یکی از مزایای رقابتی این محتوا پرداخت. لازم به ذکر است بهره‌گیری از فناوری روز در شرایطی که دامنهٔ اطلاعات فارسی ذیربط در پایگاه‌های اینترنتی محدود است تیم تحریریهٔ این کتاب را با چالش ظریف درخواست‌نویسی (prompt) رو به رو کرد تا نتایج معتبر به دست آید.

آرش نورآقایی هم‌چنین به اهمیت اعتبارسنجی روایت‌ها توجه داد. او علیرغم بازهٔ زمانی گستردهٔ مطالعه در این کتاب، از تبحر غالب پژوهشگران‌ باستان‌شناسی به دوره‌ای خاص گفت. دباغ توضیح داد که در بررسی‌های انجام‌شده ابتدا از گزارشهای کاوش‌ها استفاده شده و وجود گزارش استخوان‌شناسی را در پاره‌ای موارد مایهٔ سعادت دانست. وی سپس از منابع و مراجع دست اول یاد کرد تا امکان شناسایی اقلیم و زیست‌محیط میسر شود و سبک زندگی قابل بازآفرینی باشد. او ده دورهٔ منتخب در این کتاب را به ترتیب برشمرد و از خوانش و صحت‌سنجی روایات مترتب توسط متخصصان هر دوره سخن گفت.
تأکید بر ارزش آثار کاوش‌شده و رسالت جامعه برای حفظ آنها پایان‌بخش این گفتگو بود. به باور نورآقایی با انتشار این کتاب یک قدم در این راه برداشته شده‌است. به گمان او با مطالعهٔ چنین مستنداتی، ظرافت و مشقتِ مطالعات باستان‌شناسی دیده می‌شود. او یادآوری کرد که ارزش مادی که برای یک شئ متصور است گاه با جداسازی از مجموع پیکره‌ٔ مدفون، برای اهل فن فاقد ارزش علمی است. او توسعهٔ آموزش و ترویج اطلاع‌رسانی را متذکر شد.
دباغ نیز گنج‌یابی را حاصل فریبی دانست که منتج به نابودی دنیایی از اطلاعاتی می‌شود که در قبال پژوهش بر تکه‌ای سفال/استخوان و … متصور است. او اغتشاش محوطه‌ها و در نتیجه حذف این اطلاعات را منجر به پاک شدن بخشی از هویت مردمان سرزمین دانست.
مدیرمسئول نشر نوسده در پایان ابراز امیدواری کرد تا از محتوای این کتاب در تولید محصولات فرهنگی و آموزشی متعدد برای همهٔ گروه‌های سنی استفاده شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا