گردشگری ادبی

گردشگری ادبی
نخستین نشست از سلسلهنشستهای مدیریت جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی با عنوان «گردشگری ادبی» در تاریخ ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۳ به کوشش انجمن علمی دانشجویی این رشته برگزار شد. آرش نورآقایی، مدیرمسئول فصلنامهٔ میراث و گردشگری گیلگمش و نشر نوسده، از میهمانان این جلسه بود.
نورآقایی در مقدمهٔ این گفتار از پیشینهٔ برگزاری نخستین همایش ملی گردشگری ادبی در زمستان ۱۳۹۲ سخن گفت و با توجه به تعدد ادیبان بهنام و محتوای شایستهٔ ادبی در دورههای مختلف، ابراز امیدواری کرد که ادبیات ایران در جهان جایگاه شایستهتری بیابد. او گردشگری ادبی را -بهمثابه درانداختن طرحی نو با ادغام ادبیات و گردشگری- یکی از راهکارهای مؤثر برای این هدف معرفی کرد.
مدیرمسئول مجلهٔ گیلگمش از شناخت ادبیات ایران توسط دنیای غرب، بهویژه انگلستان، فرانسه و ایتالیا در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی، و تدوین ژانرهای ادبی چون رئالیسم جادویی سخن گفت. او به نقل از خورخه لوئیس بورخس اذعان داشت که اساس و بنمایهٔ این ژانر از داستانهای هزار و یک شب گرفته شده است.
آرش نورآقایی به اهمیت درک روح جاذبههای ادبی در کنار بازدید از مقاصدی چون آرامستانها و خانهموزههای مشاهیر ادبی پرداخت. ایشان در ادامه از مکانهای انسانساختی یاد کرد که صرفاً تداعیکنندهٔ روایتی افسانهای یا خیالانگیز هستند و در عین حال در جذب گردشگر مشتاق بسیار موفق بودهاند. خانهٔ رومئو و ژولیت در ورونای ایتالیا یکی از این جاذبههاست که خوانندگان این اثر از شکسپیر انگلیسی را به ایتالیا میکشاند تا با پرداخت ۱۰ یورو قدم به بالکنی بگذارند که وعدهگاه (خیالی) این دو دلداده بوده است. مجسمهٔ پری کوچک دریایی، با اقتباس از همین کتاب، نوشتهٔ هانس کریستین اندرسن در دانمارک، نمونهٔ دیگری بود که مورد اشاره قرار گرفت؛ جاذبهای ادبی که هرساله میزبان حدود ۵ میلیون بازدیدکننده از سراسر جهان است.
مدیرمسئول نشر نوسده همچنین از تفاوت در مدیریت دو مقصد گردشگری، پل چارلز در پراگ و سیوسهپل در اصفهان، سخن گفت؛ دو پل با طولی نسبتاً یکسان که زمان متوسط ماندگاری گردشگر روی اولی حدود ۴۵ دقیقه و روی دومی در بهترین حالت حدود ۲۰ دقیقه است. نورآقایی از تمهیدات و تفریحات برنامهریزیشده روی پل چارلز برای لذت بیشتر مسافر و کسب درآمد بالاتر گفت.
ایشان در ادامه اولویت ماندگاری گردشگر در ایران را نسبت به افزایش تعداد گردشگر تشریح کرد. نامناسب بودن جادههای بینشهری، افزایش هزینههای خانهداری، کمبود منابع آب و غیره از جمله دلایلی بودند که در این خصوص مورد توجه قرار گرفتند.
آرش نورآقایی به هنر نقالی بهعنوان یکی دیگر از انواع جاذبههای گردشگری ادبی پرداخت، از امکان بهرهگیری از این مهارت در زندگی شبانه (Night Life) گردشگران سخن گفت و در بخش بعدی محبوبیت خیام را در جهان مورد تأکید قرار داد. ایشان از عبارت «دیپلماسی گل سرخ» در رابطه با خیام سخن گفت؛ از چگونگی انتقال بذر گل سرخ در آرامگاه خیام به باغ سلطنتی بریتانیا و مزار ادوارد فیتزجرالد، رابطهٔ غرق شدن کشتی تایتانیک و از بین رفتن نسخهٔ خطی رباعیات خیام، و پیشنهاد وی برای پرورش گل سرخ و نصب مجسمهٔ تایتانیک در نیشابور به منظور جذب گردشگر ادبی گفت.
آرش نورآقایی از شیرینی روایت در کتاب سمرقند سخن گفت؛ همان افسانهای که امین معلوف، مشابه کلیدر دولتآبادی، بر اساس روایتهای واقعی و با بهرهمندی از چاشنی خیالپردازی خلق کرده است. نورآقایی وصف کرد که چگونه معلوف از ماجراجویی عمر بنیامین لوساژ، که به توصیهٔ پدر در ایران به دنبال نسخهٔ خطی رباعیات خیام بوده، پرده برداشته و این ناکامی را به شیوایی ترسیم میکند. او از اهمیت نیشابور بهعنوان شهر مدفن خیام و تولید ادوکلن نیشابور توسط عطرساز فلورانسی، لورنزو ویلوروسی، سخن گفت.
وی در ادامه از انگیزهٔ گردشگران برای بازدید از محل افسانهای دفن بئاتریس، معشوقهٔ دانته و راهنمای عشق در کمدی الهی، سخن گفت؛ قبری در کلیسای نزدیک منزل دانته در فلورانس.
مدیرمسئول فصلنامهٔ گیلگمش از پیشینهٔ پیشنهادی سخن گفت که برای نصب تابلویی با مضمون «تنها موجود زندهای که مارکوپولو را مشاهده کرده است» به منظور معرفی سرو کهنسال ابرکوه و جلب گردشگر به این شهر داده است. نورآقایی از تجربهٔ مشاهدهٔ درخت زیتونی در آکروپلیس یاد کرد که آتنا، الههٔ خرد، شادمانه پس از نابود کردن پوزیدون، خدای دریاها، با دستان خود بر زمین نشانده و الهامبخش او در ایدهٔ مذکور بوده است.
ایشان همچنین از یک درخت واقع در منطقهٔ ۱۲ تهران بهعنوان تنها موجود زندهای نام برد که شاهد قتل گریبایدوف بوده است. او همچنین مثالهایی از بیتوجهی ما به منطقالطیر گفت و از تعداد بسیار نمایشهایی که بر اساس سیمرغ در کشور فرانسه به روی صحنه رفته، از تجربهٔ تهیهٔ نقشهٔ کتاب کلیدر، ملهم از آنچه در خصوص نقشهٔ گردشگری ادبی شهر منهتن موجود بود، و جذابیت پارک گردشگری ادبی شهر رم، میدان فردوسی واقع در آن، و تجربهٔ چیدمان سفرهٔ هفتسین در جوار مجسمهٔ او، سخن گفت.
آرش نورآقایی در آخرین بخش از گفتار خود از اهمیت روایت بهروز محتوای ادبی در قالبهای مختلفی چون تئاتر، بازیسازی (gamification)، انیمه، سینما، موسیقی، و کتاب، بهویژه در ژانر trip fiction، سخن گفت. از ساحت انیمهٔ آرش کمانگیر در کشور ژاپن یاد کرد و صنعت گردشگری را صنعت خیال/ رویا و خاطره نامید و ادبیات را خیالانگیز و خاطرهانگیز دانست.
او در پایان، علاقهمندان، بهویژه دانشجویان، را به مطالعهٔ مستمر، شناخت ظرفیتها و روایت خلاق برای تحقق و توسعهٔ گردشگری ادبی دعوت کرد.