آشنایی با ریچارد برتون به بهانهٔ گفتگویی دربارهٔ مستشرقین و ایرانشناسان در طول تاریخ

وبینار آموزشی انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران در سومین هفته از شهریورماه ۱۴۰۰۰ میزبان آرش نورآقائی، مدیرمسئول فصلنامهٔ میراث و گردشگری گیلگمش بود.
شامگاه ۱۶ شهریورماه با همراهی جناب علی حدیدیفر، گفتگویی دربارهٔ مستشرقین و ایرانشناسان ایرانی در طول تاریخ برگزار شد.
حدیدیفر در سخن آغازین ضمن استقبال از همراهان، بر اهمیت واکاوی مطالعات شرقشناسان تأکید کرد.
آرش نورآقائی در ابتدای این گفتگو نظر مخاطبین را به سهم سازمانها و انجمنهایی جلب کرد که در طول تاریخ در برقراری روابط خارجی ایران نقش داشتهاند، ویژگیها و شگفتیهای ایران را یکی از دلائل انگیزه دولتهای خارجی برای این ارتباط برشمرد، تمرکز و نحوهٔ مطالعهٔ شرقشناسی و ایرانشناسی کشورهای مختلف را مورد توجه قرار داد و از غفلتی گفت که اغلب در شناخت سرزمینمان دچار بودهایم.
نورآقائی از ۴ نقطهٔ عطف تاریخی به شرح ادامه در خصوص روابط خارجی ایران سخن گفت:
۱- هزارههای پیش از میلاد، مطابق شواهد باستانشناسیِ تپههای تاریخی روابط بازرگانی با کشورهایی چون مصر، هند و محدودهٔ بینالنهرین و … وجود داشتهاند.
۲- در بازهٔ تاریخی ۳۵۰۰-۲۵۰۰ سال پیش همزمان با حکومت ایلام، ماد وهخامنشیان از روابط با دولتهای مختلفی چون آشور، بابل و … مستنداتی موجود است.
۳- همزمان با حکومت سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان روابط با چین و روم از جمله روابط خارجی مکتوب است.
۴- از قرن ۱۳ میلادی، بعد از حملهٔ اعراب و با روی کار آمدن مغولها روابط بینالمللی تا قرن ۱۷ میلادی برقرار بوده و روابط اخیر با حضور مستشرقین در قرن ۱۸ میلادی رویکردی علمی به خود میگیرد.
مدیرمسئول فصلنامهٔ گیلگمش در ادامه، موقعیت میانی ایران را در ۷ اقلیمِ برشمرده در جغرافیای اسطورهای این سرزمین مورد توجه قرار داد، ایران را چون آنچه در داستانهای حماسی فردوسی آمده، دلِ جهان خواند و از مهاجرت اقوام ایرانی به غرب و آمیزش آنها در کشورهایی چون لهستان، لیتوانی و مجارستان گفت.
نورآقائی تعامل ایران با سایر کشورها را از قرن ۱۳ میلادی بیش از تجارت مبتنی بر سیاست و مذهب دانست. او در این بخش به سفر مارکوپولو، رشد مسیحیت در دنیا و ورود سه گروه دومنیکن، فرانسیسکن و کاپوچینها به ایران اشاره کرد. به گفتهٔ ایشان انتشار اولین فرهنگ زبان فارسی در ۱۳۰۳ م. توسط کشیشان فرانسیسکن در روم از جمله نشانههای آغازین شرقشناسی در غرب بودهاست.
تأسیس اولین شرکت تجاری در ایران در سال ۱۲۶۰ م. (توسط اروپاییها) از دیگر اقدامات صورتگرفته در این راستاست.
تبادل نامه برای برقراری روابط سیاسی میان ایران و فرانسه در سال ۱۲۸۹ م. در دوران حکومت ارغونشاه از جمله نمونههای دیگر این سری روابط است.
اجرای صحنهای دو نمایش از داستانهای ایران در پاریس طی سالهای ۱۵۶۶ و ۱۵۷۵ م.، انتشار کتاب «اصول حکومت ایران» در سال ۱۵۹۰ م. در پاریس و انتشار کتاب «گزیدههایی از چهار زبان» در سال ۱۵۹۶ م. در حالیکه شامل قطعه شعری فارسی هم بوده همگی نشان از حضور ایران در روابط بینالملل دارند.
سفرهای بسیار شرقشناسان به ایران طی قرن ۱۷ میلادی را میتوان از تعدد کتب سفرنامه منتشرشدهٔ آنها دریافت. کتاب «سفر به ایران در قرن هفدهم» تنها یکی از آنهاست.
نورآقائی در بخش بعدی این گفتگو از نقش امپراطوری هلند در تأمین زیرساختهای شرقشناسی گفت. او از تأسیس انجمن آسیایی باتاویا و انجمن علوم و فنون هلند در جاوه یاد کرد، تأسیس انجمن سلطنتی بنگال را در ۱۷۸۴ م. در هند به عنوان دیرپاترین انجمن شرقشناسی معرفی کرد و از تأسیس انجمن سلطنتی آسیایی در انگلستان در ۱۸۲۳ م. گفت که با هدف تحقیق در زبان، آداب و رسوم و با ریاست پادشاه انگلستان آغاز به کار کرد.
شکلگیری انجمن آسیایی فرانسه در سال ۱۸۲۲ م. و انجمن خاورشناسی امریکا در ۱۸۴۲ م. از دیگر موارد مطروحه بودند. در ادامه تأسیس انستیتو خاورشناسی فرهنگستان علوم در روسیه و سازمانهای مشابه در ایتالیا، آلمان، سوئد، فنلاند، واتیکان، نروژ، دانمارک، بلژیک، اسپانیا، سوئیس، چکسلواکی، لهستان، مجارستان، یوگسلاوی، ژاپن، اسرائیل، کانادا و استرالیا (آخرین در ۱۹۵۷ م.) خاطرنشان شدند و بدین ترتیب در قرن ۲۰ میلادی، ایرانشناسی به عنوان شاخهای در شرقشناسی هویت مستقل پیدا کرد.
آرش نورآقائی یادآوری کرد که شرکت بازرگانی ماجراجویی در سال ۱۵۵۵ م. برای اکتشاف مناطق، محدودهها، جزایر و مکانها تأسیس شدهبود که بعدها در روسیه با نام Moskovi (Rusia) Company و پس از آن در قالب کمپانی هند شرقی در ۱۵۵۹ م. با مجوز الیزابت اول به فعالیت خود ادامه میدهد. هرگونه روابط بازرگانی با شرق از ابتدای سال ۱۶۰۰ م. در انحصار این کمپانی قرار گرفته و مستشرقین از این پس هدفمند و متمرکز به امور خود پرداختهاند.
دو کمپانی «عثمانی و شرق نزدیک» و «کمپانی هند شرقی هلند» نیز در همین دوره یکی برای تجارت ابریشم تا مدیترانه و دیگری برای تجارت انگلستان در بندر جاسک تدارک دیده میشوند.
نورآقائی همچنین به آغاز شکلگیری بنیانهای فراماسونری در ایران پرداخت و به نقش سِر جان ملکم و راهاندازی «فراموشخانه» با همکاری میرزا ملکم خان اشاره کرد. به گفتهٔ وی سر جان ملکم بذر قانون را هم در ایران کاشت.
در بخش بعدی این گفتگو تعدادی از مستشرقین معرفی شدند. در این بخش از کرنلیس دوبروین (Comelis de Bruyn)، پیترو دلاواله (Pietro Della Valle)، شاردن (Jean Chardin)، ژان ته ونو ( Jean de Thévenot)، آنکتیل دوپرون (Anquetil-Duperron) (در معرفی ادبیات اوستایی وپهلوی به دنیا کوشیده) یاد شد.
یاد ادوارد فیتز جرالد (Edward FitzGerald) به سبب شهرتی که بابت ترجمهٔ اشعار عُمر خیام به دست آورد گرامی داشته شد؛ از ادوارد براون (Edward Granville Browne) هم به خاطر نقشی که در معرفی سبک زندگی صوفیگرایانهٔ ایرانی به جهان داشت و هم به دلیل تأثیراتش بر شرقشناسانی چون رینولد نیکلسون (Reynold A. Nicholson) تقدیر شد؛ او که با ترجمهٔ اشعار مثنوی معنوی، مولانا را به جهان معرفی کرد همچنانکه سر ویلیام جونز (William Jones) در شناساندن فردوسی و مولانا و ادوارد هنری پالمر (Edward Henry Palmer) در شناساندن تصوف شرقی مؤثر بودند.
آرش نورآقائی در ادامهٔ این گفتگو نظر مخاطبین را به جزئیاتی جلب کرد که در حوزه فرهنگ و ادب در مطالعات مستشرقین قرار گرفتند؛ وی به مطالعهٔ واژگانی چون خیر (نه)، اما، ضمایر مجهول ای و او، باش در فارسی میانه، جغد و سَرو ویژگیهای خط و زبان فارسی، زبان و ضمائر کُردی، گویشهای تالشی، تاتی، سمنانی، گیلکی، خوانساری و گویش فارسی یهودیان در اصفهان و همدان اشاره کرد. نورآقائی همچنین از تأثیر بسیاری ایرانیان گفت که در انجام و موفقیت مطالعات مستشرقین نقش بهسزا داشتند. او در این بخش از نقش میرزا محمد محلاتی چشمپزشک ایرانی مقیم پاریس در آموزش زبان فارسی به هانری ماسه (Henri Massé) گفت؛ از ابداع خط آدمیت توسط میرزا ملکم خان و انتشار کتاب او به نام گلستان سعدی و ترجمهٔ آن توسط یوری نیکلایویچ مار (Yuri Nikolaevich Marr) سخن به میان آمد و ترجمه و تحلیل شخصیتهای داستانهای ایرانی توسط الکساندر میخائیلویچ شویتوف (Shoitov, Aleksandr Mikhailovich) مورد توجه قرار گرفت؛ همچنین به ترجمهٔ شعارهای انقلابی ایرانیان طی جنگ جهانی دوم اشاره شد. نورآقائی در ادامه به اقامت ۱۱ سالهً الکساندر خوچکو (Chodzko Alexander Edmond) لیتوانیایی در ایران برای گردآوری و ترجمهٔ ترانههای عامیانهٔ ایرانی توجه داد.
تأثیر میرزا شفیع واضح تبریزی (میرزای گنجوی) بر فریدریش مارتین فون بودنشتدت ( Friedrich Martin von Bodenstedt) و انتشار کتابی که ۷۰ مرتبه تجدید چاپ شد، انتشار کتاب «جاده مازندران» توسط کلود آنه (Claude Anet) در سال ۱۹۴۲ م.، اقتباس کودکانه از قابوسنامه توسط مستشرقین در سال ۱۸۲۴ م. و ترجمهٔ آلمانی گلستان سعدی توسط آدام اولاریوس (Adam Olearius) در سال ۱۶۵۴ م. از دیگر اقدامات برشمرده بود.
مدیرمسئول فصلنامهٔ گیلگمش در واپسین بخش به اقدامات و ویژگیهای ریچارد فرانسیس برتون (Richard Francis Burton) پرداخت؛ او که هم کتاب هزار و یک شب و هم کتاب گلستان سعدی را ترجمه کردهاست. برتون با فراگیری ۲۹ زبان در کنار دانش و مهارتهای جهانگردی، مربی شمشیربازی، دیپلمات، کاپیتان کمپانی هند شرقی، قومشناس، سفیر، کارشناس هیپنوتیزم، کاشف و باستانشناس بود و علاوه بر ترجمه آثار شناختهشدهای چون کاما سوماترا، مؤلف کتاب «قصیده» با روایتی از زبان حاجی عبدالیزدیاست که با کمک تکنیکهایی مشابه حافظ و خیام و فلسفهٔ عارفمسلکانهٔ افلاطون، ارسطو، کنفوسیوس و … راهنمایی برای زندگی معنوی به سبک درویشی و صوفیانه برای جهانیان فراهم آوردهاست.
نورآقائی در خاتمهٔ این گفتگو تأکید کرد که شناخت یک ملت تنها راه اطمینان از اتخاذ تصمیم درست برای آنهاست.
این گفتگو با قدردانی از همراهی مخاطبین و پاسخ به پرسش ایشان پایان یافت.
درود بر شما
ممنون از این گفتگو
اما در این صحبت بنظر میاد حرفی از ریچارد فرانسیس برتون زده نشد! بیشتر بحث درباره کلیات شرق شناسی و یه تعدادی شرق شناس دیگه بود نه برتون.
سلام و احترام. سحنان پایانی به ایشون معطوف بود.