
سارا مکیان
ابنبطوطه، سیاح بزرگ مراکشی: «سفر کردن؛ زبان را از سخن گفتن درمانده میسازد، سپس شما را به داستانسرایی وا میدارد»!
بشریت از آغاز به گفتن داستان پرداخته است. این راه ارتباط ما با دنیاست! شنیدن و گفتن داستانها، یک راه اساسی است که افراد از طریق آن اطلاعات را پردازش و نگهداری میکنند. از همینرو سنتهای داستانسرایی از نسلی به نسل دیگر در بعضی از فرهنگها بسیار قوی است. اگر میخواهید افراد اطلاعاتی را که بیان کردهاید به یاد بیاورند، قرار دادن آن موارد در یک داستان بهیادماندنی، یک از بهترین روشهاست. آژانسهای تبلیغاتی شرکتهای بزرگ مانند «دیزنی» یا «کوکاکولا» از داستانسرایی استفاده کردهاند. اما امروزه همه و بهویژه بخش گردشگری هم از آن بهره میبرند.
سفر و داستان دست در دست یکدیگر دارند. احتمالاً غیر قابل تصور خواهد بود که به جایی دور سفر کنیم و داستانهای هیجانانگیز آنجا را با دوستان و خانواده به اشتراک نگذاریم. به نظر میرسد سفر یک ویژگی بشری باشد و گفتن داستان درباره ماجراجوییها هم بخشی از رفتار اجتماعی ماست. داستانسرایی ابزاری است که اطلاعات را به زبانی قابل درک تبدیل کرده که قلب افراد را لمس میکند. اطلاعات ایستا هستد اما داستانها پویا! داستانها توانایی بالاتری را برای تجسم وقایع و پدیدهها فراهم میکنند.
داستانسرایی برای مقاصد به چه معناست؟ به سادگی میتوان گفت داستانسرایی راهی است برای انتقال و تفسیر تجربیات! یعنی افرادی که با آنها داستان را به اشتراک میگذارید با تجربه شما درگیر میشوند. به اشتراکگذاری تجربیات به طور موثر از طریق شخصیتها و افراد انجام میشود. از طرفی داستانهای بهیادماندنی بهگونهای هستند که تجربیات را غنی میسازند. داستانسرایی در گردشگری ترکیبی از فعالیتها برای ارائه داستان مقصد است که بدین منظور به داستانی قابل توجه با استفاده از حواس مانند بینایی، شنوایی و بویایی جذابیت میبخشد. در واقع داستانسرایی صرفاً یک روایت کلامی نیست. داستانسرایی راهی عالی برای الهامبخشی به بازدیدکنندگان است تا ترغیب شوند در پی کشف چیزهای جدید، فعالیتها و تجارب نو در مقصد بروند.
برای مطالعه ادامه این مطلب به نهمین شماره از فصلنامه فارسی گیلگمش مراجعه کنید.