دلفین دوستداشتنی خلیج فارس

سارا اسدی، طلیعه شاهرخی
از فرودگاه محلی قشم، بزرگترین جزیره خلیج همیشه فارس که خارج میشویم، پس از طی مسافتی کوتاه احساس میکنیم وارد دنیایی عجیب و اساطیری شدهایم؛ شاید یکی از دورههای پیشین زمینشناسی! کوهها و صخرههای فرسایشیافته در دو طرف جاده، تندیسهای اعجاب انگیزی هستند که طبیعت با هنر دست خویش آنها را تراشیده است. وقتی با تیم پژوهشی گیلگمش راهی جزیره قشم شدیم گمان نمیبردیم این دلفین بزرگ از بدو ورود ما را غافلگیر کند. اما ظاهرا جزیره و ژئوپارک بینالمللی آن -که اولین و تنها ژئوپارک در خاورمیانه است- شگفتیهای فراوانی دربرداشتند. جزیره قشم در استان هرمزگان، که روی نقشه به شکل یک دلفین به نظر میرسد، مقصد بسیاری از گردشگران بهویژه در نیمه دوم سال است. پیشتر میرویم در حالی که در یک سو آبهای نیلگون خلیج فارس زیر انوار طلایی خورشید میدرخشد و یکی از زیباترین مناظر را به نمایش میگذارد. هنگامی که اسم درختهای چتری زیبای کنار جاده را میپرسم، راننده خوشخلق ژئوپارک آنها را «کَهور» معرفی میکندکه به همراه درختان «کِرت» (صمغ عربی) پوشش گیاهی غالب جزیره را تشکیل میدهند؛ او برایمان از جزیره و مردمش میگوید.
بعد از ملاقات با مدیریت ژئوپارک و استراحتی کوتاه راهی اولین سایت میشویم. آفتاب در حال غروب است که به قلعه پرتغالیها میرسیم؛ یکی از چندین قلعهای که اروپاییها در حاشیه خلیج فارس ساختهاند. هنگامی که روی دیوار قلعه قدم میزنیم، از یک طرف تماشای دریای سرخ رنگ آرامشبخش دمِ غروب و خورشید که پشت نخلهای ساحل پنهان میشود و از طرف دیگر پای نهادن در قلعهای که بیگانگان برای تسلط بر آبراه هرمز، بیش از یک قرن بر در آن اقامت داشتهاند، حسی عجیب میبخشد. این قلعه مربع شکل که پرتغالیها با الهام از قلعههای ساسانی آن را ساختهاند بیشتر به عنوان انبار مهمات مورد استفاده قرار میگرفته است؛ از منجنیقها و توپهایی که روزگاری برج و بارو قلعه مستقر بوده، کماکان چند توپ جنگی به یادگار مانده است. این میهمانهای ناخوانده توسط «امامقلیخان» والی شجاع فارس در عصر صفوی مغلوب گردیده و به خانه خود روانه شدند؛ موضوعی که یادآوری آن حس مثبتی ایجاد میکند. قلعه را ترک میکنیم تا کمی زندگی شبانه و پرجنبوجوش جزیره را تجربه کنیم.
برای مطالعه ادامه این مطلب به هشتمین شماره از فصلنامه فارسی گیلگمش مراجعه کنید.