هدیه لپوئی
اولین روز از هفته پاییزی را شروع میکنیم، سرمان به کار گرم است که صدای زنگِ درِ فصلنامه در فضای دفتر میپیچد، پیک موتوری است، پیکها همیشه حامل یک چیزی هستند، انگار پیکها شکننده انتظاری هستند که چشم براه چیزی هستی، اینبار گونی بزرگی را آورده است بهمراه بستهای کوچک، کنجکاو میشویم، در گونی بصورت حرفهای با پلاستیک و سیم برق گره زده شده است، آرمیتا بسته کوچک را باز میکند، ترازوی کوچکی، نامهای و کارت ویزیتی در جعبه قرار داده شده است، همچنان که آرمیتا نامه را میخواند ما را غرق محبتهای بیکران نگارنده میکند و من در گونی را باز میکنم، گونی دیگری داخل گونی قرار دارد، یک چشم به ترازو و چشم دیگر به دستخط نامه گونی دوم را هم باز میکنم، پر است از درب بطریهای رنگارنگی که از فرسنگها دورتر برایمان ارسال شده است تا به بازیافت تحویل داده و برای تهیه ویلچر به نیازمندان کمکی باشد….
اینها بخشی از داستان امروز دفتر فصلنامه گیلگمش است که جای بسی خوشحالی دارد، نه از بابت ارسال درب بطری و یا …. بلکه حرف از ایجاد جریانی است مثبت در عرصه گردشگری، گیلگمش یک جریان هست، ایدهای است خلاق که در روح گردشگری کشور تاثیرگذار است، ایجاد انگیزهای است در فعالان این بخش، بخاطر همین شعارمان را #از_کوره_راه_تا_شاهراه انتخاب کردیم، راههای نرفته بسیاری هست که باید ادامه مسیر دهیم و با قدرت و امیدوار به آینده بنگریم…
بدین وسیله فصلنامه گیلگمش مراتب قدردانی و سپاس خود را از اقامتگاه بومگردی لپوئی در استان فارس که اقدام به جمعآوری این درب بطریها توسط مهمانان این خانه کردهاند را اعلام میدارد، امیدوار است با کمک دلسوزان فرهنگ و تمدن کشور بیشتر از پیش در راه اهدافمان موفق و سربلند باشیم.
با سپاس